ققنوس

متن مرتبط با «خون مردگی» در سایت ققنوس نوشته شده است

مردگی

  • پس از دوهفته کمی درس خواندم.اما فقط کمی.اگر این مساله ی زیباحل میشد کمتر حرص میخوردم.کمی نگرانم.نگران پایان نامه ی عزیزم که پیش نرفته است چندان که شایسته است.باید تمرکزم رابیشتر کنم.باید این دردهای جسمی را یکی یکی درمان کنم تابتوانم تمرکز کنم.باید موهای نازنینم را کوتاه کنم.باید شال گردن ناهید راتمام کنم.بیش از پنج بار شکافتمش...هرچه میبافم به دلم نمینشیند.نمیدانم چرا..عجیب است..انگار باخودم لج کرده ام.زود عصبی میشوم اما خیلی خفیف و کنترل شده.نه دادمیزنم.نه حتی کلمه ای حرف.عصبی که میشوم به طرز احمقانه ای سکوت میکنم و فقط تپش قلبم تندمیشود ونفسم تنگ.کاش,مردگی,خون مردگی,دلمردگی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها