ازاین لحظه که وارد سی ویکم مرداد می شویم، یک سال هم تمام میشود. تو هم تمام می شوی. آن دیوار باجای ترقه هایش، شال آبی من وتاس قرمز تو، دوترانه ای که زیر آن آلاچیق گوش کردیم ومن زیر لب زمزمه کردم وتونگاه کردی، تمام احساسی که به توداشتم، تمام آن زخم زبان هایی که شنیدم، تمام شب بیداری ها ودرد ها...دردهایی که از هرطرف بخوانیشان، درد اند...چشم هایت را، نگاهت را، صدایت را...من همه چیز تورا به باد خواهم س,مرداد ...ادامه مطلب